305
I'm Only Happy when it rains
Thunderstormy Nights
Is not the night for Lovers or love somes at all
and its not for peots to bring out new things outta their mind either.
Stormy nights
is not only for those who have lost their mind
besides its the night for those who suddenly
have taken a look at their own sunny days and realized
that there is nothing much left in it either.
they pull their jacket's hood over their head
and come out from their holes
and so alike bedridden Escapees,
they start injectiong all the Apathetic feelings to their mind through their ears
when they have already put the wires of their own semi kind of brain washing machine.
putting their hands in their pocket,
they walk from dark avenues to darker ones like a shadow
and they stop and look back from time to time.
Stormy nights
are the nights of Those who's expiration
smells like pistol's smoke.
when the strangers who are standing under a Hovel stare at them
they prepare themselve for a defensive formation and
they grasp the pistol in their pocket harder.
Stormy Nights
are the nights for Impercipients
You Should never arouse their anger at such evenings.
Even Wall's Of the dark avenues know about this.
I'm Only Happy when it rains
Thunderstormy Nights
Is not the night for Lovers or love somes at all
and its not for peots to bring out new things outta their mind either.
Stormy nights
is not only for those who have lost their mind
besides its the night for those who suddenly
have taken a look at their own sunny days and realized
that there is nothing much left in it either.
they pull their jacket's hood over their head
and come out from their holes
and so alike bedridden Escapees,
they start injectiong all the Apathetic feelings to their mind through their ears
when they have already put the wires of their own semi kind of brain washing machine.
putting their hands in their pocket,
they walk from dark avenues to darker ones like a shadow
and they stop and look back from time to time.
Stormy nights
are the nights of Those who's expiration
smells like pistol's smoke.
when the strangers who are standing under a Hovel stare at them
they prepare themselve for a defensive formation and
they grasp the pistol in their pocket harder.
Stormy Nights
are the nights for Impercipients
You Should never arouse their anger at such evenings.
Even Wall's Of the dark avenues know about this.
شبهاي طوفاني
نه شب آدماي عاشق پيشه است
نه شبي كه آدم، احساسات كذايي شاعرانه اش گل كند.
شبهاي طوفاني
نه تنها مال آدمائيه كه به نظر عقلشونو از دست داده اند
بلكه علاوه بر اون از آنه كسائيه كه به ناگاه
نگاهي به روزهاي آفتابيشان انداخته اند
و ديده اند در آنها هم چيز خاصي باقي نمانده است.
آن وقت كلاه هاي بارانيشان را روي سرشان مي كشند
و از سوراخ هايشان بيرون مي آيند
و خيلي شبيه بيماران فراري
همانطور كه سيمهاي دستگاه شستشوي مغزي مانندشان به گوششان وصل است
شروع مي كنند
تمام حس هاي بي احساسي را تزريق كردن به مغزشان
و دستها خيلي توي جيب، سايه وار،
از كوچه هاي تاريك به قصد كوچه هاي تاريك تر گذر مي كنند
و هر از گاهي مي ايستند و به پشت سرشان خيره مي شوند.
همانهايي كه به جاي بازدم،
از دهانشان دود تپانچه بيرون مي آيد
و وقتي غريبه هاي ايستاده زير سايبان ها به آن ها زل مي زنند
دستشان را بيشتر توي جيبشان فرو مي برند
حالت تدافعي به خود مي گيرند
و تپانچه شان را محكمتر در دستانشان مي فشارند.
شب هاي طوفاني
شب آدماي بي احساس است
هيچ وقت نبايد در چنين شبهايي خشمشان را برانگيخته كرد.
اين را حتي ديوارهاي كوچه هاي تاريك هم مي دانند.
نه شب آدماي عاشق پيشه است
نه شبي كه آدم، احساسات كذايي شاعرانه اش گل كند.
شبهاي طوفاني
نه تنها مال آدمائيه كه به نظر عقلشونو از دست داده اند
بلكه علاوه بر اون از آنه كسائيه كه به ناگاه
نگاهي به روزهاي آفتابيشان انداخته اند
و ديده اند در آنها هم چيز خاصي باقي نمانده است.
آن وقت كلاه هاي بارانيشان را روي سرشان مي كشند
و از سوراخ هايشان بيرون مي آيند
و خيلي شبيه بيماران فراري
همانطور كه سيمهاي دستگاه شستشوي مغزي مانندشان به گوششان وصل است
شروع مي كنند
تمام حس هاي بي احساسي را تزريق كردن به مغزشان
و دستها خيلي توي جيب، سايه وار،
از كوچه هاي تاريك به قصد كوچه هاي تاريك تر گذر مي كنند
و هر از گاهي مي ايستند و به پشت سرشان خيره مي شوند.
همانهايي كه به جاي بازدم،
از دهانشان دود تپانچه بيرون مي آيد
و وقتي غريبه هاي ايستاده زير سايبان ها به آن ها زل مي زنند
دستشان را بيشتر توي جيبشان فرو مي برند
حالت تدافعي به خود مي گيرند
و تپانچه شان را محكمتر در دستانشان مي فشارند.
شب هاي طوفاني
شب آدماي بي احساس است
هيچ وقت نبايد در چنين شبهايي خشمشان را برانگيخته كرد.
اين را حتي ديوارهاي كوچه هاي تاريك هم مي دانند.
No comments:
Post a Comment