Quick Navigation: Home - Facebook - Twitter - Last.fm

Monday, December 31, 2012

1304 - Arm yourselves

French,
Is my secret weapon.

For it's the code language
between all pairs of European girls
who ever went out with me.

Believe me!
Nothing is more exotic
than knowing a woman's dirty mind
Who knows how to get what she wants!

And no strategy is sweeter
than being one step ahead.
زبان فرانسوی،
اسلحهء مخفی من است.

از آن جا که زبان رمز
تمام جفت دخترهای اروپایی ای است
که تا به حال با من بیرون رفته اند.

باور کنید!
هیچ چیز جذاب تر از
دانستن ذهن dirty زنانی نیست
که می دانند چطور چیزی را که می خواهند بدست بیاورند!

و هیچ استراتژی ای
شیرین تر از یک قدم جلوتر بودن نیست.

1303 - Bestial devastation

An animalistic sense
tells me that
human being here
are destroying my habitat
day by day.

حسی حیوانی
به من می گوید
اینجا انسان ها،
هر روز در حال تخریب زیستگاه من
زندگی می کنند.

1302 - Tissues

It snowed
But didn't stay

like any other cold hearted thing!

برف آمد
ولی نماند

مثل هر موجود دیگری با قلب یخی!

Thursday, December 27, 2012

1301 - Xmas Special

So many people here
have to go and sort things out with themselves
and then get back here
to respond to this question of us: Now What?
My Armenian friends are among the "best" of them!

How can one
Go and choose names like Patrick, Mary, Ann, etc for himself and his children
and then come back and talk Farsi as a Native!

Besides,
What kind of Christmas is it
when you want to send them a few words in a message in English:
"Wish you a festive holiday season and a prosperous New year"
you realize
That's not the official new year here,
Or what kind of Season this is, when there is no certainty in snowfall!
What Holidays, man?
Which Festive occasion? All those parties in our privacy? That's all?

Idiot doesn't get it,
What else is left
for my Armenian friends
to stand for as a Christian, in this country?

اینجا کلا خیلی از آدم ها
باید بروند اول تکلیف شان را با خودشان مشخص کنند
و بعد برگردند اینجا
که خب حالا چی میگی؟
ولی این دوستان ارامنهء من دیگر نوبرش هستند!

نمی شود
آدم برود کلی اسم خارجی روی خودش و بچه هایش بگذارد:
پاتریک، ماری، آنه، غیره و غیره
ولی بیاید مثل بلبل به فارسی خودمان هم حرف بزند!

این به کنار!
اصلا این چه جشن کریسمسی است
که 4 تا کلوم انگلیسی می خواهی برایشان پیغام بفرستی که:
Wish you a festive holiday Season and a prosperous new year
بعدش دقت که می کنی
می بینی سال جدید که اینجا شمسی است
یا اصلا کدوم سیزن و فصلی که برفش بگیر و نگیر دارد!
کدوم تعطیلات، مرد حسابی؟
بزمش چی پس، پارتی های گوشهء خونه ها؟ همین؟

ایدیت نمی فهمد
چه چیزی باقی می ماند
برای دوست ارمنی من
تا در این مملکت به عنوان مسیحی زندگی کند؟

1300 - Thirtheen Hundred

می دانید؟
خواستار استعفای وزیر آموزش و پرورش شدن، به خاطر حادثهء دلخراش آتش سوزی دبستان شین آباد امری کاملا مضحک خواهد بود اگر
نخواهیم وزیر امور خارجه هم برای سایهء جنگ و تهدید های خارجی استعفا دهد!

خواستار استعفای وزیر آموزش و پرورش شدن مضحک است اگر
نخواهیم وزیر اقتصاد هم برای ناامنی اقتصادی، وضع معیشتی مردم، فقر و سو تغذیه استعفا دهد!

خواهان استعفای وزیر آموزش و پرورش شدن مضحک است اگر
از وزیر مسکن هم نخواهیم
برای وضعیت استحکام ساختمان ها در مقابل زلزله، اسکان مردم زلزله زده آذربایجان استعفا دهد!

درخواست از وزیر آموزش و پرورش برای استعفا مضحک است اگر
نخواهیم وزیر بهداشت هم برای گم شدن ارز مربوط به دارو ها، رها شدن بیماران در جاده ها و... استعفا دهد!

تقاضا کردن از وزیر آموزش و پرورش برای استعفا مضحک است اگر
قرار باشد وزیر ارتباطات هم به خاطر بی اطلاعی از انتشار پارازیت های بیماری زا استعفا ندهد!

اعتراض برای فشار آوردن به وزیر آموزش و پرورش برای استعفا مضحک است اگر
قرار نباشد وزیر انرژی هم برای پیدا شدن موارد آلودگی اتمی اطراف اصفهان،
و به بوجود آمدن گیاهان دفورمه در اطراف نیروگاه بوشهر، حتی قبل از راه اندازی، استعفا ندهد!

و در آخر، تازه ترین مورد:
خواهان استعفای وزیر آموزش و پرورش شدن مضحک است اگر
وزیر کشاورزی هم برای سهل انگاری در استفادهء غیر مجاز از سموم حاوی نیترات در محصولات کشاورزی که منجر به سرطان خصوصا معده می شود، استعفا ندهد!

مضحک است اگر به این همه ملاک کشنده و مرگ خزنده در اطرافمان
کور، بی اهمیت و بی تفاوت بود.
مضحک است اگر باور نداشته باشیم همهء ما
با هم
به جهنم
می رویم!

1299 - Pyramid Note

Ever slept with
two French girls
in Mustafa Kemal Atatürk's bedroom?

تا به حال
در اتاق خواب
مصطفی کمال آتاتورک
با دو دختر فرانسوی
همخوابگی کرده اید؟

1298 - to whom it may concern

From the very first moment I laid my eyes on you
I knew that I was going to spend the rest of my life
avoiding you.

از همان لحظهء اول که چشمم به تو افتاد
می دانستم که بقیهء عمرم را در حال
دوری کردن از تو سپری خواهم کرد!

Tuesday, December 25, 2012

1297 - Original Sin

Idiot!
Never utter the word "Iranian" in that sarcastic tone!

They either start speaking to you as a missioner,
talking you into bringing back your belief
in something which they have created a god-like holiness for
as if you're an infidel!

Or if they mistakenly found you like minded,
they start talking behind their own type,
with words full of despair, hatred and misery,
as if they are all the things you've got in common!

They don't understand
that the thing is a big grey problem
apart from all these plain white or absolute black visions they have...
ایدیت!
هیچ وقت کلمهء "ایرانی" را به آن حالت طعنه دارش در صحبت هایت بالا نیاور!

آن ها یا شروع می کنند مثل یک مبلغ دینی
به تلاش برای بازگرداندن ایمان تو
- به مانند یک موجود کافر -
به چیزی که برایش قداستی "خدا گونه" ساخته اند!

یا اگر هم صحبت ات شوند، شروع می کنند
حرف زدن پشت سر انواع خودشان
با کلماتی پر از بیزاری، بدبختی و نا امیدی
انگار وجه اشتراک تان است!

آن ها نمی فهمند
که قضیه یک مشکل بزرگ خاکستری رنگ
در میان این همه سیاه بازی و سفید بازی های ایشان است...

Saturday, December 22, 2012

1296 - Corners of mind

Crazy people
Have their crazy reasoning
behind every crazy choices they make!

Things happen for a reason,
Crazy things too!

Ever took some time to contemplate the crazy capabilities
and peruse the crazy possibilities?

آدم های دیوانه،
دلایل دیوانه وار خود را دارند
برای تصمیمات دیوانه واری که می گیرند!

همه چیز به دلیلی اتفاق می افتد
اتفاقات دیوانه وار هم!

ولی آیا تو تابحال وقت گذاشته ای تا دیوانه وار ترین توانایی هایت را سنجیده
و دیوانه وار ترین احتمالات را بررسی کنی؟

1295 - Original sin

I do make mistakes!

Some are sweet,
and some are bittersweet.

You try doing it sometime, too!

من هم اشتباه می کنم!

بعضی هایشان شیرین اند
بعضی هایشان  تلخ و شیرین.

تو هم گاهی اوقات امتحان کن!

1294 - things from another perception

My heart does breaks too!

I do fall down,
as we all do.

But the question for you is, to who...

قلب من هم می شکند!

من هم زمین می خورم،
از آن جا که همه زمین می خوریم.

ولی سوال برای تو این است، برای چه کسی...

1293 - The art in the splashed blood on the wall

The line between creativity and insanity...

There is no such a thing!
In fact There is no such a thing in between!

مرز بین خلاقیت و دیوانگی...

چنین چیزی وجود ندارد!
در واقع چنین چیزی بین این دو وجود ندارد!

Thursday, December 20, 2012

1292 - Yalda Night

What's your definition of the longest night of the year?

تعریف تو از بلندترین شب سال چیه؟

Wednesday, December 19, 2012

1291 - Public announcement #387

My arms are open wide to new visitors until further notice.
آغوش من تا اطلاع ثانوی به روی بازدید کنندگان جدید باز است.

1290 - Live

General tips on traveling from a Brit hitch hiker:

Earn money. Budget. Spend half as much, Live twice as much!

1289 - Untouchable

for a man who was born to stand out,
there is no chance of fitting in,
no matter how hard and blindly he tries.

برای مردی که بدنیا آمده بود تا متمایز باشد،
هیچ شانسی در تلاش هایش
برای سازگار دادن کورکورانه خودش با جمع نیست،
گیرم هر چقدر که سخت تلاش کند.

1288 - We'r Done

Denial doesn't fix things, Change does!
"انکار کردن" اوضاع را روبه راه نمی کند، "تغییر" می کند!

1287 - Cheese Factory

Don't tell your Bladder, you have got a Facebook, Tell your Facebook, I've got a bladder!

به مثانه تان نگویید فیس بوک دارم، به فیس بوکتان بگویید مثانه دارم!

Tuesday, December 18, 2012

1286 - Slaughter house

The moment when you think
You have finally gotten away from anything Iranian,
You may want to think again!

Just take a look at you Penis,
The most private part of your body,
Circumcised...

Even the childhood innocence
couldn't stop this violent butchering tradition!

Now that you are even a grown man...

***

Living under such culture,
means having your name
haunted constantly by the shadow of a death list.

Those who give in to this culture,
had fallen and died way much earlier.

And if you see so many walking deads too,
I guess that's why...
آن لحظه که فکر می کنید
از هر چیز ایرانی فرار کرده اید
شاید بخواهید دوباره فکر کنید!

نگاهی به آلت مردانه تان بیاندازید
خصوصی ترین عضو بدنتان،
ختنه شده...

حتی معصومیت کودکی هم
نتوانسته این سنت سلاخ گر را
متوقف کند!

حال که شما یک مرد بالغ هم هستید...

***

زندگی کردن زیر چنین فرهنگی
به معنای حضور داشتن همیشگی نامتان
در سایهء لیست اعدامه.

آن هایی که به این فرهنگ تن می دهند
خیلی زودتر از این، بر زمین افتاده و مرده اند.

اگر شما هم این همه مردهء متحرک میبینید
علتش همین است...

1285 - Say it isn't so


People use the term Animal,
to hide their state of being a human!

You may think the place of human and Animal
is mistakenly placed on the line above,
you may be right,
but human being seems to have a long way
to become an Animal!

This note was brought to you while caressing a dog.

آدم ها از لفظ حیوان استفاده می کنند
تا انسان بودن خودشان را پنهان کنند!

شاید فکر کنید جای حیوان و انسان در خط بالا جا به جا شده است،
شاید حق با شما باشد
اما انسان به نظر راه درازی در پیش دارد
تا به حیوان تبدیل شود!

این نوشته همزمان با نوازش سر یک سگ به شما تقدیم شد.

1284 - Pure people all around us II


She also plays with fire,
She makes a living out of playing with fire!

او همچنین با آتش بازی می کند،
او از بازی با آتش زندگی اش را می چرخاند.


1283 - Pure people around us


This must,
change your definition of a rainy day.

این باید
تعریف تان را از روز بارانی تغییر بدهد.

1282 - Lioness' Milk

Like it's culture
located right between Asia and Europe,
Coexistence of those in veil and those not,
The boob shaped domes of Istanbul Mosques
Made your hitchhiker a Muslim through the day
and in heart of Blue mosque,
and departed at nights to drink at bars,
Raki and infatuation with drunk blue eyed girls!

مثل فرهنگش
قرار گرفته بین آسیا و اروپا،
هم زیستی غیر محجبه ها و محجبه ها؛
گنبد های ممه شکل مسجدهای استانبول
هیچ هایکر شما را روزها مسلمان کرد
و در قلب مسجد آبی،
و شب ها روانهء میخانه؛
راکی و شیفتهء دختران خمار و چشم آبی!

Thursday, December 13, 2012

1281 - Dissasociative

I'm an inhabitant of Iran,
You an inhabitant of Iran, as well!

But do you know that the 2nd winner of the Powerball
was a woman from Missouri?

I live in Tehran,
You live in Tehran!

But Can you tell 2 resemblance of Black Friday
With Nike and Benetton stores on sale in this very city of ours?

Here is me,
And there you are,
Can you accept the fact that we have got messed up realities
which differentiates us from each other?

I'm a blind
and you the perspicacious one,
Can you ever see we can't associate?

PS. You can't change what you can't accept at all.
من ساکن ایران،
شما هم ساکن ایران!

ولی آیا می دانید دومین برندهء پاور بال آمریکا
زنی از ایالت میزوری است؟

من ساکن تهران،
شما هم ساکن تهران!

ولی آیا می توانید دو مورد شباهت "بلک فرایدی" را
با حراج مغازهء نایکی و بنتون همین شهر خودمان را نام ببرید؟

این من،
این هم شما،
آیا می توانید قبول کنید هر دو واقعیت های ضایعی داریم
که ما را از هم متمایز می کند؟

من کور
شما بینا،
آیا می شود ببینید آب مان در یک جوی نمی رود؟

پی نوشت: چیزی که نمی توانید قبول کنید را نمی توانید عوض کنید!

1280 - miłość

Do you think
that someday
or maybe some night
The name Natalia,
would ever rhyme
with the most passionate Ahs
In order to make the most poetic love affairs?

به نظر شما
می شود روزی
یا شاید هم شبی
نام ناتالیا
با عاشقانه ترین آه ها
هم قافیه شود
برای ساختن شاعرانه ترین هم آغوشی ها؟

1279 - Live and Let Die, Iranian Style

I was young and my heart was an empty book!

I used to write in there, live and let live,
You know I did, You know I did, you know I did...

But then came problems!

So Live and let die!

Special Thanks to Paul McCartney and Hafiz

جوان بودم و قلبم مثل یک کتاب خالی بود!

همه اش توش می نوشتم زندگی کن و بگذار زندگی کنند،
خوب می دونی که گفتم و نوشتم و نوشتم...

ولی افتاد مشکل ها!

پس زندگی کن و بگذار بمیرند!

با تشکر ویژه از پل مک کارتنی و حافظ

1278 - A cozy place

Have you recently noticed
that maniacs
Depressed
and former lonely people,
all together
Cool it off on Facebook pages these days,
and they seem to be happy?

Tell me, at these moments
Do you - in a so very old fashioned style -
pop a cool beer bottle,
put a a Louise Armstrong record
and sit on a rocking chair
and enjoy the peace
at this very old place of ours?

شما هم جدیدا ملتفت این موضوع شده اید
که دیوانه ها،
افسرده ها،
و تنها های سابق،
همگی این روزها
در پیج های عمومی فیس بوک عقده هایشان را خالی می کنند
و از قضا بسی خوشحال و سرگرمند؟

ببینم شما هم در این مواقع
خیلی اولد فشن
یک آبجو خنک باز می کنید
یک صفحه از لوییز آرمسترانگ بگذارید،
و بنشینید روی صندلی راحتی
و از آرامش این روزها،
همینجا در دنیای قدیمی خودتان لذت یبرید؟

Wednesday, December 12, 2012

1277 - Time

12/12/2012
12:12

To register in History...

1276 - Pistol in my hand

On Dec. 13th at the convention,
we are going to discuss a
ceasefire between me and my body
without the intervention of any pills.

13 دسامبر
قرار است در مجمع
موضوع آتش بس بین من و بدنم
بدون دخالت هر نوع قرص مطرح شود.

1275 - Real eyes

In a society where everything progress by lies,
people get offended by hearing the truth!

در جامعه ای که همه چیزش بر پایهء دروغ جلو می رود؛
آدم هایش از شنیدن حقیقت دچار توهین می شوند!

1274 - Meh

The silence around here
is a reflection of the fact that:

To ask for some comments,
You have to first value the mind of their writer!

سکوتی که اینجا را فرا گرفته
بازتاب این حقیقت است که:

برای گدایی کامنت های افراد
اول باید برای مغزهای نویسنده شان ارزش قائل شد!

1273 - Send Feedback

When I die, I hope
that the light at the end of the tunnel
is a ray of light coming from a mother's vagina,
shining in*!

I personally think
I'm so awesome
that I don't deserve to die!

* - An Obstetrician check up?
امیدوارم وقتی می میرم
نوری که در انتهای تونل می بینم
نوری باشد که
از لای زهدان مادری
به درون می تابد*!

شخصا اعتقاد دارم
آنقدر فوق العاده ام
که ارزش مردن ندارم!

* چک آپ دکتر زنان؟

1272 - Nostalgia


اگر شما هم:
کامک با نمک
رو به یاد میارید،
بچگی فوق العاده ای داشته اید!

Tuesday, December 11, 2012

1271 - Plague

عمق شناسی فرهنگ معاصر ایران!
بدون شرح!









نتیجه: کلا به سختی تحت تاثیر قرار بگیرید!

***

این عکس در پیجی به نام:
زیباترین (!) سخنانه (دیکته و صواط رو!!) عاشقانه (!!!) منتشر شده است!

***

I'm ugly and out of love

Monday, December 10, 2012

1270 - Of Senses

You don't TRY being an artist,
You either choose to be an artist,
or you don't think about it at all!

Cause an Artist's gotta be real with his senses,
Acting Frank and courageous toward expressing them,
with No hesitation!

Hesitation is a killer.

شما نمی روید هنرمند شدن رو امتحاااان کنید،
یا شما انتخاب می کنید هنرمند بشوید،
یا کلا فکرش را هم نباید بکنید!

چون یک هنرمند باید با حس هایش واقعی برخورد کند،
رک و پوست کنده، با کمال جرات در اظهارشان،
بدون ذره ای دودلی!

دودلی کشنده است!

1269 - Humachinarian

At least
3,165,971 bytes of
Unsaid words
and still counting...

دست کم
3,165,971 bytes
حرف ناگفته
و هنوز ادامه دارد...

1268 - Somebody that I used to know

Good morning World!

7 AM here,
and I Quit!

Sunday, December 09, 2012

1267 - Diffuzion

Today I fell in love with the foam of a pint of beer,
which threw me to a whole different world with a smile for hours!

You go fall in love with some little thing too, on daily basis.
من امروز عاشق كف آبجوي ليواني شدم
كه تا ساعت ها من را با لبخند به دنياي ديگري خيره كرد.

شما هم مثل من، هر روز عاشق چیز کوچکی شوید!

1266 - Tsunami

Do not complicate things!

I'm just a normal guy,
may only be a bit wilder.
موضوع را اینقدر پیچیده نکنید!

من هم یک پسر معمولی ام،
فقط شاید کمی وحشی تر باشم.

1265 - Zig Zag tag

You may say
You really know your true self now.

The problem about believing it, is:
You uttering it.

شاید بگویی
حالا دیگر تو خود واقعی ات را می شناسی.

تنها مشکل برای باور کردنش
همین اعلام کردن تو است!

1264 - To tame a human

Oh my restive body,
someone's gotta tame you,
and you know who that is...
ای بدن سرکش من
کسی باید تو را رام کند
و تو می دانی چه کسی...

1263 - Breeze

I keep the picture of the beautiful sea view around the dock
from your house in front of me,
I don't know how the weather is like in Talamanca,
but I'll be there,
to tell you how it feels myself...
عکس دریای زیبای روبروی خانه ات حوالی اسکله
را جلوی چشمانم گذاشته ام،
نمی دانم هوای تالامانکا چطور است،
اما من آنجا می آیم
تا خودم به تو بگویم چه حسی دارد...

Tuesday, December 04, 2012

1262 - Careless? Oh Please!

I don't
attend people
to learn!

Preferably
I travel
to a far far away land!

Then
I come back to people
to test my new theories
on them!

Perhaps this is the reasoning
behind me looking ridiculous sometimes!
But who cares?
When perfection demands practice
and a few "draft individuals"!

من
برای یاد گرفتن،
سراغ آدم ها نمی روم!

ترجیحا
به سفر می روم
یه جای دور!

بعد
بر می گردم سراغ آدم ها،
تئوری های جدیدم را
رویشان امتحان می کنم!

گاها دلیل مسخره به نظر رسیدنم هم
شاید همین باشد!
ولی که اهمیت می دهد؟
وقتی پرفکشن، تمرین می خواهد
و یکی دو نفر کاغذ پیشنویس!

1261 - One of your possible futures

behold Syria,
see the possibility of the impossible!
نظاره کن سوریه را،
ممکن شدن غیرممکن ها را ببین!

1260 - The art of killing yourself, slowly

Do I not know about things going on inside my heart,
than a friggin' little red pill knows better?
ببینم، من واقعا خودم هم نمی دانم درون قلبم چه می گذرد،
که یک قرص لعنتی قرمز کوچولو بهتر می داند؟

1259 - No shit!

Sex is not writable!

You can write about it's before and after,
but not itself.
سکس نوشتنی نیست!

قبل و بعدش را می شود نوشت
خودش را نه.

1258 - Choose life...

Iranians
will always be Iranians and will stay Iranians
wherever they are in this world!

And all the fresh air in this world, won't make any fucking difference to him...

یک ایرانی،
هرجای دنیا که باشد
ایرانی خواهد بود و ایرانی خواهد ماند!

و هوای تازهء هیچ جای دنیا بر کلهء خرابش اثری ندارد...

Monday, December 03, 2012

1257 - Plain Ridiculousness

A face so colorful, resembling a peacock or parrot,
in contrast with
a body looking like a chubby turkey
when it's black feathers are plucked!

What kind of creature is that,
except for a female human being which primarily lives in Middle East!
چهره ای خوش آب و رنگ چون طاووس و طوطی،
در تقابل با
بدنی به فربگی و سفیدی بوقلمون
آن هنگام که پر سیاه آن کنده شده باشد!

چه موجودی باشد این
جز ماده انسانی که زیستگاه اصلی اش خاورمیانه است؟!

1256 - Something to rhyme the night with

Cindy,
Pink,
Chelsea,
Candy,
Fire...

You may not know these girls either
but you probably know their job!

سیندی،
پینک،
چلسی،
کندی،
فایر...

شاید این دخترها را شما هم نشناسید
اما احتمال زیاد می دانید چه کاره اند!

1255 - Exit music for a man

only dead could tell what life is.
Who is practically too dead to say it!

فقط یک مرده می تونست بگه زندگی چیه
که البته عملا برای گفتنش یه کم زیادی مرده!

1254 - me? I'm out, raising wall

Sometimes
you only need to understand and hear
yourself!

It was all those
Say something for us to understand,
put something on for us to (be able to) listen,
which led to:
give your seat to someone
who I can feel
x n
گاهی فقط
باید بفهمید و بشنوید
خودتان را!

همین
یه چیزی بگو تا بفهمیم
و چیزی بگذار تا ما هم بشنویم
هایت بود
که شد:
جایت را به کسی بده
که من هم حس اش کنم
x n
Quick Navigation: Home - Facebook - Twitter - Last.fm