718Lives of oursThere Are Things...
Some So Simple...
Some Better Left Unsaid...
That Builds These luxury Residential Towers this high!
Make them a suitable place for a few type of people to party:
- Half Iranian Youths:
Whether your father's sperm was tricolor with that Lion and Sun Sign, or your Mom's Ovum, Makes No difference!
- A Bunch Of Retard Foreigners Who Had found the love to learn Farsi With no Specific reason or Future Profit
or the Craziest ones: Those Who came from The "Great Devil" Land to another retarded place: "Axis Of Goddamn Evil"!
- The Third type:
Me And You!
***
You Know...
Towers Are Built This High
So That life in 0 Meters above Shit Surface would not bother you!
Then I'd Fool Myself
and You'd Fool yourself too
that the lives of These 20 or 30 persons when they all get together in Privacy
Are Normal Enough
in comparisson with All that Variety of Abnormal Rules and wisdom that exists out there!
***
Thats The Time When
Me And These few stay at the table in the balcony, Drinking,
talking about our position and the prosperity of our career with joy and euphoria,
Or Someone as you would stand by the guard with her drink
looking at the scenery in the front or down there
enjoying the cool breeze of the midnight beneath her skirt!
Some dance to the Cuban Music In the living room
Or Like that Guy, Feeling High
Passed out on the couch with two other girls!
Ps.: once upon a time, when I was feeling:i
I'm Just Killing Time, And Time is Killing Me!iGood Luck Y'all!i
چيزهايي هست...
خيلي هاش ساده...
خيلي هاش هم نا گفتني...
كه برج هاي شهر را اينقدر بلند مي كند!
آن ها را مي كند جايي براي شب نشيني چند دسته آدم با هم:
- ايراني هاي نصفه و نيمه:
حالا يا اسپرم پدرت سه رنگ بوده با علامت شير و خورشيد يا تخمك مامانت، اصلا چه فرقي مي كند؟
- يه مشت ديوانهء خارجي كه بدون دليل و آيندهء شغلي عشق فارسي ياد گرفتن پيدا كرده اند
و بعضي از آنتيك ترين و ديوانه ترينشان از سرزمين "شيطان بزرگ" آمده اند يه جاي زاغارت تر: "محور لعنتي شرارت"!
- و دستهء سوم:
من و تو!
***
مي داني...
برج ها را ساخته اند تا از اين ارتفاع
زندگي در صفر متر بالاي سطح گه توي چشم نزند!
من خودم را خر كنم
تو خودت را خر كني
كه زندگي ما بيست، سي نفر وقتي در حريمي خصوصي دور هم جمع مي شويم
در مقايسه با آن همه قوانين و قواعد غير نرمال جورواجور آن بيرون
به اندازهء كافي نرمال هست!
***
آن وقت است كه
من و اين چند تا، دور ميز توي بالكن با سرخوشي حاصل از مشروب
هر كدام به نوبت در مورد موقعيت و موفقيت هاي آيندهء شغلي مان حرف بزنيم،
يا يكي مثل تو با ليوانش كنار نرده ها بايسته
خيره به منظرهء روبرو يا پايين
از خنكي نسيم نيمه شب زير دامنش لذت ببره
اون تو يه عده با موزيك كوبايي برقصند
يا مثل فلاني، High
با دو تا دختر روي كاناپه غش كرده باشند...
پي نوشت: روزي روزگاري، وقتي حس مي كردم:
I'm Just Killing Time, And Time is Killing Me!iموفق باشيد!