Quick Navigation: Home - Facebook - Twitter - Last.fm

Thursday, September 29, 2011

1150 - About the word Fuck

Feelings of resentment comes from depths of a primal self.
An instinctive act of protection
over something priceless that is Found in within
which is in complete contradiction with the environment;
The Jungle and The Animals that live in.

-Zoology
(!)

احساسات عداوت از اعماق درون یک خود اصلی بیرون می آید.
یک کنش حفاظتی غریضی
از چیزی غیر قابل قیمت گذاری که در درون فرد پیدا شده
که در تناقض کامل است با محیط؛
جنگل و حیواناتی که در آن زندگی می کنند.

-جانورشناسی
(!)

Saturday, September 24, 2011

1148 - Used to Love me

Even my body can't take my rampage
What kind of animal have I become, anyway?

حتی بدنم هم تحمل دیوانگی هایم را ندارد،
خودمانیم، چه جور حیوانی شده ام؟

Sunday, September 18, 2011

1147 - Angels and Pilots

What's wrong with calling some specific women, ANGELS?
Huh?

You can't fucking fly!
And reach those heights!
You Can Get high, But You can't Fuckin' Fly, You Junkie Prick!
You're Down on THE Fuckin' Earth!

Hellooooo!
Earth!
It's A Fuckin' Hell Down Here!
A Jungle!
It's All Shit that happens here!

You gotta accept it,
And admit it,
And Most of all, YOU FUCKIN' GOTTA LEARN TO LIKE IT!

What's your problem with choosing to
set some women stand out from others?
They are all women, BIG DEAL!
But It's All Temporary!
Like life and all the shit that happens in it!
Nothing Lasts forever!
It just Happens for a fuckin' period of time.
Long or short it's all your choice, your fate,
You just need to be smart about it.

The Seriousness,
Selfishness,
And Smartassness must be included in your mainstream life,
in pursuit of your high hopes.
No Doubt about it!

But There are also ordinary moments,
You do sort of things for the hell of it;
Women, Alcohol, Sex, Drugs, Night stands, etc....
This is the other side.
The fucking ordinary side.
The point you are missing by being too serious.

Life consists of the both Parallel.
You gotta hold the both poles,
Or You'll fall down and break your fuckin' neck!

کجای یه عدهء خاصی از زن ها رو "فرشته" خطاب کردن ایراد داره؟
هاه؟

توی دست خر که نمی تونی پرواز کنی!
دستت برسه به اون بالا بالاها!
می تونی با کلهء داغت بری فضا، ولی نمی تونی پرواز کنی که، بدبخت معتاد!
تو روی زمین لعنتی هستی!

می شنوی؟
زمین!
یه پا جهنمه اینجا!
یه جنگل!
هر چی گنده اینجا اتفاق می افته!

مجبوری قبولش کنی،
اقرار کنی،
و مهم تر از همه، مجبوری یاد بگیری که ازش خوشتم بیاد!

مشکل تو با انتخاب یک سری خاصی از زنان
و متمایز کردنشون از بقیه چیه؟
خب باشه! همه شون اول و آخرش زن اند، ولی که چی؟
همه چیز موقتیه!
مثل زندگی و همهء گندهایی که توش اتفاق می افته! اینم روش!
هیچ چیزی برای همیشه باقی نمی مونه!
یک دوره ای داره واسه خودش،
کوتاه یا بلند، همه اش به تو ربط داره، و شایدم سرنوشتت،
فقط باید در موردش با عقل برخورد کنی!

جدیت،
خودخواهی،
و همه چیز دانی احمقانه، باید در مسیر اصلی زندگیت
برای رسیدن به اهداف بزرگت در جریان باشه.
شکی درش نیست!

اما چیزهای معمولی ای هم هستند این وسط،
تو یک سری چیزها رو فقط واسه تخمت انجام میدی،
زنان، الکل، سکس، دراگ، شب نشینی*، و غیره...
این اوی روی دیگه است.
روی متداول و معمول لعنتی قضیه،
مسئله ای که به خاطر زیاد جدی گرفتن قضایا داری از دست میدی!

مسیر زندگی مثل یک پاراللی از هر دو موضوعه!
باید هر دو میله شو گرفته باشی
والا می خوری زمین و اون گردن حیف نونتو می شکنی!

*جون مادرتون یک معادل مناسب از زبان مادر تون واسه "نایت استند" به من بدین تا این کلمهء لعنتی رو عوض کنم.د

Saturday, September 17, 2011

1146 - PS. Just a basic fact

I was watching TV,

She called and said
"I need to see you."

I went out,
Met her in the cafe she was waiting for me,
Got her to see me for an hour,
And I Came back and started watching TV again.

***

Quite numb and uncertain,
She can't take, can't give.
She can't tell how she feels.

She will be gone,
Probably forever.

***

Late at night,
I can sit in my chair,
Put my T-shirt on my face,
With my eyes closed,
and witness how her slight remaining smell
she gave when we hugged goodbye,
loses to the selfish smell of my perfume and my own body scent
until it's all gone!

***

Closer to morning,
I can sit as still as I sat with her at the table,
looking in her eye indifferently,
with her face still right in front of me.
until I explode with a rush of sudden adrenaline
To my head,
The kind of reaction
which gives me contractions
Drives me nuts
And skin goes all goose bumps.

A Feeling
that can't be expressed and let out fully
only by playing Guitar from deep within
So There I go smashing empty bottles at my wall too
Until I get Comfortably Numb.

***

Yeah My Little Former Lovers!
The fact is:
It might be your problem that I don't give,
But It's definitely my problem that I don't give!

در حال تلویزیون نگاه کردن بودم

که تماس گرفت و گفت:
"باید ببینمت."

رفتم بیرون،
توی یک کافه دیدمش که منتظر من نشسته بود
یک ساعتی من را دید
و بعد برگشتم و دوباره تلویزیون تماشا کردم.

***

کاملا بی حس و مردد
نه می تواند چیزی بگیرد، نه چیزی ببخشد.
نه حتی می تواند بگوید چه احساسی دارد.

او خواهد رفت
احتمال زیاد برای همیشه.

***

شب، دیر وقت
من می توانم همانقدر بی حرکت و آرام بنشینم که با او سر میز نشستم،
در چشمانش با بی تفاوتی نگاه کنم،
چشمان صورتی که هنوز روبروی من است.
تا موقعی که با هجوم ناگهانی آدرنالین به سرم
به حد انفجار می رسم،
واکنشی
که باعث انقباض های ناخودآگاه می شود
بی عقلی از من می سازد که واقعا از دست اش داده ام
تمام موهای روی پوسنم سیخ می شود.

احساسی که
تنها با گیتار نواختن از اعماق درون
نمی تواند به طور کامل بیان و از بدن بیرون رود
در نتیجه همزمان شیشه های خالی را می کوبم به دیوار تا آنگاه که
Comfortably Numb
شوم.

***

بله عاشقان سابق من!
حقیقت این است:
شـــاید مشکل شما باشد که من چیزی نمی بخشم،
اما قطعا مشکل من است که چیزی نمی بخشم!د

1145 - Sail On, Sailor!

I dropped the ball.
It was gone, wasted.

I looked at it,
And Wondered,
How could I make something out of it?
Well,
The answer came fast and simple:
How about a lure
to see, who feeds on your dropping balls.

توپ از دستم افتاد.*
دیگر از دست رفته و ضایع شده بود.

بهش نگاه کردم،
و با خودم فکر کردم
چطور می شود از این یکی هم یک چیزی ساخت؟
خب،
جواب خیلی سریع و ساده به سراغم آمد:
یک طعمه
برای دیدن کسانی که از "از دست دادن توپ تو" زندگی می کنند.

*معنی تحت اللفظی، انداختن/از دست دادن توپ، به معنی اشتباه کردن است.د

Tuesday, September 13, 2011

1144 - What do you know?

Some stay single for a reason.
Not all who are single are incompetent.

بعضی ها به دلایلی مجرد باقی می مونند.
هر آدم مجردی که دست و پا چلفتی نیست.د

Sunday, September 11, 2011

1143 - Us and Them

You don't go tell all the people about your
tendencies,
habits,
Desires and debaucheries.

People may think You're:
crazy,
insane,
or pervert.

Not everyone can out run Disasters.

شما نمی روید و به تمام افراد عالم از
تمایلات
عادت ها
میل ها و عیاشی هایتان بگویید.

مردم ممکن است فکر کنند شما
دیوانه اید
بی عقلید
یا که منحرفید.

هر کسی تاب سریعتر دویدن از بدبختی ها را که ندارد.د
Quick Navigation: Home - Facebook - Twitter - Last.fm