یک جوابیه؟ یا توضیح اینکه ایرینین ایدیت بودن چگونه است؟ایرینین ایدیت بودن چگونه است؟:
زندگی در میان مشتی کلاغ سیاه
که حاصل خلاقیت و ذهنیت تو را می دزدند،
و آن را به نفع خود مصادره می کنند
از طریق تکثیر آن با ایمیل، یا چاپ در هزاران وبسایت و فروم و وبلاگ...
بدون ذکر نام و مرجع،
و با درج تغییرات مورد نظر،
تا یک عده بر اساس نوع بیماری ذهنی خود
از آن برداشت های بی سر و ته و مضحک کنند
و از روی آن حقیقت، برهان و خبر بسازند،
که بعد از افزودن مقدار زیادی نمک و فلفل و ادویهء مربوطه
معجونی سر سفره سرو می شود
که در اینترنت، روزنامه و حتی تلویزیون بازتاب پیدا می کند که:
اعتراض سایت آی ام دی بی، به جـنـبـش سـبـز!
اعتراض کاربران سایت آی ام دی بی به کاربران ایرانی!
اعتراض انگلیسیها به هواداران فیلم ایرانی!
چگونه جنبش سبز آبروی ایران را می برد!
اعتراض منتقدان آمریکایی سینما به کاربران ایرانی!
شما هم میوفتی دنبال کامنت در وبسایت آی ام دی بی،
اما مسلم که هیچ چیز در آن جا پیدا نمی کنی!
ابعاد این سرقت ادبی هم آنقدر بزرگ است
که به عنوان یک کاربر ساده نمی توانی بفهمی، چیزی را که حق داری بدانی:
که یکی به اسم "ایرینین ایدیت" آن را نوشته است
و او نه انگلیسی است، نه منتقد فیلم از هالیوود، نه حتی عاشق پاپ کورن!
او تنها یک "ایرانی لعنتی" عصبانی و دیوانه است، دچار نوعی تهوع مزمن!
و فکر می کند هیچ چیزی به خاطر نمایش خنده داری
که تنها شمای دلقک، با درگیریهای ذهنی مضحک تان،
در محیط مسخرهء جامعه تان،
برای خیل مخاطبان خریدار احمق تان ساخته اید،
به شما کودن های ساده لوح بدهکار نیست
نه کوچکترین چیز لعنتی،
و نه حتی یک "لعنت" کوچک خشک و خالی!
***
انکار شده از یک طرف
و رانده از سوی آن طرف دیگر،
در جامعه ای دو قطبی
که جلوی چشمان آدم هایش را خون
یا به رنگ سبز گرفته است یا به رنگ قرمز،
او اندازهء کالیبر کون موش هم اهمیت نمی دهد
تعدادی مضحک قلمی خنده اور
نوشته اش را چطور رفته اند برداشت کرده اند
یا از سر نخبگی کشف رمز!
و حاصل باورها و تفاسیر نوع خودشان را مخاطب چه گروهی قرار داده اند
و چه گروهی به خود گرفته اند!
درعوض
در غافلگیری و تحیر تام
تمام این مدت با هیجان پاپ کورن می خورد
تا ببیند این دلقک بازی رسمی،
از یک نوشتهء تـ...ـی
در این جامعهء جدی، چقدر دیگر می تواند خنده دارتر بشود!!!
***
اما مردی هست که
بعد از خواندن آن نوشته
این گونه مثل ایدیت در مورد موضوع آن فکر نمی کند!
درست است آقای حسینی؟
***
شما در ذهن خود
حقایق را 0 و 1 محاسبه می کنی
افراد را تنها یا مذهبی یا غیر مذهبی،
یا خودی یا غیر خودی، می بینی
با انگشتان اشاره گر و نگاه تهدید کننده ات
از من جوابی روشن می خواهی:
با مایی، یا با دشمن ما؟!
اینطور نیست آقای حسینی؟
تو به نوشته ای بر می خوری،
از نقطه نظری که تا بحال برایت تعریف نشده:
- نه از آن تعریف و تمجید ها و ادعاهای تاریخی حماسی وار وطن پرستی بین اهل تان است
- نه از آن دسته دروغ های نا پختهء رایج در جریان مستقیم مزخرفات رسمی
چیزی فرای قدرت پردازشگر کوچولوی توی سرت،
و بیشتر دست انداخته می شوی توسط حماقت ذاتت
وقتی این موضوع با 4 کلمه انگلیسی
که در عین سادگی، برای عام نوع تو فوق العاده است،
در آمیخته می شود!
تو برای فهم موضوع
به عقل خودت مراجعه می کنی
ولی به پیغام "تا اطلاع ثانوی تعطیل است" برمی خوری!
دوباره سعی می کنی بفهمی
تا اینکه باهوش ترین هم نوع ات "احتمال زیاد" می دهد
نویسنده، ایـ... ایـ... ایرانی باشد!
اینطور نیست آقای حسینی؟
***
بعد از این شناسایی تاریخی هم
هیچ گروهی شهامت این را ندارد
که به منبع نوشته لینک داده، اشاره و عطف کند!
نه آن هایی که با یک خبر سازی ساده،
و حماقت گروهی دیگر بهره برداری خودشان را کرده اند
می توانند به فردی اشاره کنند که از روز اول،
افکارش را مسدود و موجودیتش را انکار کرده اند،
نه آن هایی که حقیقت برایشان سنگینی و تلخ کامی شدید دارد
و آنقدر صلب و عصبانی اند که متنفرند از اینکه "ایدیت" را ایرانی خطاب کنند!
اینطور نیست آقای حسینی؟
تو یک لاشخوری که بعد از روشن شدن موضوع
ترجیح می دادی من را آنجا ببینی در حال پوسیدن مثل یک لاشه،
تا اینکه با بیزاری شاهد این باشی کسی به ایرانی بودن نویسندهء حقیقی ماجرا پی ببرد،
تو چوب بر هایی را دور و برت داری که ریشهء هر چیزی را بخواهی بزنی
و هر علف هرز دیگری را در سایت ات رشد دهند!
تو هم یک فاشیستی!
و تنها در "قشر هدف" با دیگری تفاوت داری!
تو به تقلب و رای سازی اعتراض داری و خود رای سازی می کنی!
اینطور نیست آقای حسینی؟
تو چشمانت را در می آوری
می گذاری توی جیب پشت شلوارت،
می نشینی روی باسن گنده ات
و لباس کبوترهای عدالت را می پوشی
و دهانت را باز می کنی
انگار که یگانه دلسوز وطنی
مبارز و وطن پرستی!
تو خوب کتاب می خوانی
و می دانی چه گوارا
گاندی
و کلی نام دیگر را چطور بنویسی!
"سمبل مبارزاتی" ات هم که آن طرف مرزها،
در یک فضای مجازی و علیه یک "فیلم کمدی دولتی" است!
و تا اینجا تو داری یک سری چیزها را می شنوی
ولی هنوز نمی توانی بگویی که دقیقا چیست،
اینطور نیست آقای حسینی؟
***
شما و جامعه تان همواره در حال دزدی و سواستفاده از فکر و خلاقیت دیگران هستید،
و احترام به حق و حقوق دیگران را درک نمی کنید،
شما ذره ای قدرت تشخیص خوب از بد را ندارید!
شما دیر وقتی است که چیزی نو خلق نکرده اید،
و این روزها خالق اثر بزرگی بر اساس نیازهای روز جامعه تان ندارید،
و خود و خانواده تان از جهل و نبود اثری شگرف برای تحول فکری رنج می برید،
مهم تر از آن شما با عادت سرقت کردن هایتان،
اجازهء جوانه زدن و رشد هیچ نوع خلاقیتی را نمی دهید،
شما به نوشتهء مجانی ایدیت هم رحم نمی کنید،
شما حتی تحمل افکار و ایده های متفاوت را ندارید،
شما باید جای ایدیت باشید تا درک کنید
علت بیزاری او به استفاده از زبان مربوط به شما مخاطب فارسی، آقای حسینی!
شما با دارا بودن چنین عادت های رقت انگیزی، هنوز هم
به وطن تان می گویید که دوباره آن را می سازید!
بر چه پایه و اساسی آقای حسینی؟!
***
من شخصا آن پست را نوشتم، و البته که شدیدا از این همه حماقت و سبک مغزی پیشتازانهء این روزهای عدهء زیادی از مردم عصبانی بودم! رسانه نبودم یا مثل خیلی ها جو رسانه بودن به من دست نداده بود که بخواهم به فارسی پرطمطراق بنویسم! حتی نمی توانم به طور حتم بگویم که حتما با زبان فارسی فکر کرده ام!
به هر حال من برای آدم هایی که صرفا از "بی معنایی" و "حماقت" ذاتی خودشان مورد توهین قرار می گیرند، ذره ای تره خرد نمی کنم! و تمام نفرت و کینهء شما نسبت به من، جز پوزخندی مسخره بازخورد دیگری ندارد، که هر بار شما در جریان فعالیت های روزمره واقعی زندگی تان گوسفند وار جست و خیز می کرده اید، من حقیقتا مورد اهانت قرار گرفته ام!
من به شخصه هیچ چیز در شما و آینده ای که قرار است به دست شما رقم بخورد نمی بینم، و تمام این همه "وطن پرستی" و "عشق به وطن" و "ادعـــا" های افلاطونی تان، تنها شاید شما را در تولید "کلم" به خودکفایی برساند و در بهترین حالت رتبهء اول را در دنیا برای شما کسب کند!
د