Quick Navigation: Home - Facebook - Twitter - Last.fm

Tuesday, September 30, 2008

747
Fucker 100

Boing 747 s Have always been a dreamy creature
in Iranian Mythology

بوئينگ هاي 747 هميشه موجودي خيالي
در اساطير ايراني بوده است.

Saturday, September 27, 2008

746
Suffer Some

Do you agree that
Some Girls are such innocent people
that you'd have no motivation to hurt them?
and some other
are Innocent enough
for you to Hurt them?i

Agree with me when I say
There never existed any innocent human being!
The only difference was in the proportion level of animality & wildness.i

قبول داري
بعضي دخترك ها، آنقدر معصوم هستند
كه آدم انگيزه اي براي آزارشان ندارد؟
و بعضي
براي تو به اندازهء كافي معصوم هستند،
تا مورد آزار قرارشان بدي؟!

اين را هم از من قبول كن
كه در دنيا اصولا آدم هاي معصوم وجود خارجي نداشته و ندارد!
تفاوت تنها در تناسب خوي حيواني و وحشي گري آدم هاست.

Friday, September 26, 2008

745
No good at Kissing my ass this time! Please Try again Later!i

The basic version of the previous note is:

You Are free to go wherever you want!
Just Get Lost!i

I'm Telling you this, cause you might be reading some similar notes around!
Just to inform you that
Who's the God For some of these so called Creatures!i

يك نسخهء ابتدايي از پست قبل اين است كه مثلا بگوييم:

هر جا بخواي بري آزادي
فقط گم شو!

اين را گفتم كه حواستان باشد، اگر اين دوروبر متني مشابه خوانديد
اوضاع دستتان بيايد
كه بنده ها، بعضا آيه هايشان را از كدامين خدا وحي مي گيرند!

Thursday, September 25, 2008

744
The Flame

I Don't want to tell you where to go!
Just Get Lost!i

نمي خوام بهت بگم كجا بري
فقط گم شو!

Tuesday, September 23, 2008

743
Descend The Shades Of Night

My Favorite Goverment
has Lots of financial Expenses
These Days!i

Now that He Has Cut us off from the world,
His Incomes Doesnt Meet the sufficiency
So He's gonna Cut the contributions!i

That's When
our strigns will be cut
We all will fall
Like meat puppets!i

And the only question left
would be
Now with a Pink Floyd without Richard Wright
Who's gonna tell about us, being pushed into the mince machine?!i

دولت محبوب من
اين روزها
خرج زياد دارد!

حالا كه من و تو را از دنيا كات كرده است
درآمد هايش كه كفايت نمي كند
قرار است كه سوبسيد ها را كات كند!

آن وقت است
كه نخ هاي ما هم كات مي شود
سقوط مي كنيم
مثل عروسك هاي خيمه شب بازي گوشتي!

تنها سوالي كه باقي مي ماند
اين است كه
حالا با يك پينك فلويد بدون ريچارد رايت
چه كسي در مورد مايي كه داريم با فشار وارد چرخ گوشت مي شويم خواهد گفت؟!

Sunday, September 21, 2008

742
Amor, Amor

Even If she wasnt the most Latin American Girl named Maria
You'd like to put your chin on the table and stare at the whole scene
when She'd left you and your Glass,
her high heel shoes on the table
to go there and dance salsa barefoot...

it was the Third club that we'd been to, at that long night, I guess,
It was her and that usual fresh smile on her lips,
And that untamed and inexhaustible Nature,
with pairs of werewolves eyes, staring at her beauty,
The Drunk Me,
all in all in a Latin American Bar
with walls painted dark green that had things written on all over to the top...

Like Maria...i

اگر لاتين ترين ماريا ها هم نبود
باز وقتي كفش هاي پاشنه بلندش را روي ميز مي گذاشت
و تو و ليوانت را تنها مي گذاشت مي رفت اون وسط
تا پا برهنه سالسا برقصه
تو هم بودي
مثل من چونه تو مي ذاشتي روي ميز و به همه چيز خيره نگاه مي كردي...

سومين كلابي بود كه اون شب طولاني مي رفتيم، فكر كنم،
اون بود و لبخند تازهء هميشگي لبانش،
و اون طبيعت رام نشده و خستگي ناپذير،
و كلي چشمان گرگ سان، خيره به زيباييش،
من مست،
توي يه بار لاتين امريكن،
با ديوارهاي سبز تيره كه تا سقف روش چيز نوشته بودن...

مثلا ماريا...

Thursday, September 18, 2008

741
H2O + NaCl = Your Sweat

After Reaching the boiling Point
by the most true Love Makings
I'm like a 100°C Water with no more Bubble rising
and you
you turn into steam
and become this white little cloud
above my thoughtful Head!

What a Chemical world this is!
My hormones
Reacts to the Alcohol of your Perfume, perfectly!i

بعد از رسيدن به نقطهء جوش
در خالصانه ترين هم آغوشي ها
من به مانند آب صد درجه اي كه ديگر قل قل نمي كند
و
تو تصعيد مي شوي
و تشكيل ابر سفيدي را مي دهي
بالاي سر متفكر من!

عجب دنياي شيميايي اي!
هورمون هاي من
كاملا با بوي الكل عطر تو واكنش مي دهد!

Wednesday, September 17, 2008

740
Social Suicidal Tendencies

13 Messages
From 13 Lovely People!
with one friend request from an old friend
Plus 3 uncalled calls
from 3 unwanted creatures!

What a Good start for a great day
at 4 O'clock in the Afternoon!i

13 پيغام
از 13 آدم دوست داشتني!
به همراه يك درخواست آشنايي از يه دوست قديمي
به علاوهء 3 تماس نگرفته
از 3 موجود غير خواستني!

عجب شروع خوبي براي يك روز عالي
ساعت 4 بعد از ظهر!

Tuesday, September 16, 2008

739
Walk This Way

Eye For An Eye
Hand For A Hand
Breast For a Breast
Lips For Lips...i

Gandhi?
Where you the blind man or What?!i

P.S.: Introducing "Iranian idiot", The New Gandhi!i

چشم در برابر چشم
دست در برابر دست
سينه در برابر سينه
لب در برابر لب...

گاندي؟
تو كور بودي يا چي؟!

پي نوشت: معرفي مي كنم: Iranian Idiot گاندي قرن جديد!

Sunday, September 14, 2008

738
Do you like the way I bury your heart?i

Whether They Draw it with pen at the end of their Mails
or with fingers on Palm,
I Draw Love
with my tongue
on The leg.i

حالا شكلشو يا با خودكار بكشند آخر نامه ها
يا با انگشت كف دست،
من عشق را مي كشم
با زبان
روي ساق پا.

Saturday, September 13, 2008

737
State Of Having Enough Of World

I Only know one way of living!
and Thats the kind of life I Dont get to find it around.i

من تنها يك نوع زندگي كردن بلدم!
اون هم زندگي ايه كه هر چي اين دوروبر مي گردم پيداش نمي كنم.

I Only Know One type Of Hamburgers,
The Only Type you can Ever find.

من فقط يه نوع همبرگر را مي شناسم
تنها نوعي كه همه جا پيدا ميشه.

I Also know Kung Fu
And Lots Of Other Words!

من كونگ فو هم بلدم
و كلي كلمهء ديگه!

My Boss is An Asshole
and Lots Of Other Words!

رئيس من هم يه آدم كودنه
و كلي كلمهء ديگه!

I know One way of Expressing Love:
Oh! I Love you too!i

من يك نوع اظهار علاقه بلدم:
اوه! من هم دوستت دارم!

Thursday, September 11, 2008

736
State Of World Not Being Enough

I Only know one way of living!
and Thats the way I never found in Iran.i

من تنها يك نوع زندگي كردن بلدم!
اون هم زندگي ايه كه هيچ وقت در ايران پيدا نكردم.

Wednesday, September 10, 2008

735
I Am Johnny Cash

I Cut My finger
To see that I still feel
that Everything is Still real!

I Donno Where it is
but I Live around San Quentin.

Johnny Cash - The Unknown Onei
من انگشتم رو مي برم
تا ببينم كه هنوز حس مي كنم
كه هنوز همه چيز واقعي است!

نمي دانم كجاست اما
من حوالي سن كوئنتين زندگي مي كنم.

جاني كش - ناشناس

Sunday, September 07, 2008

734
WH Questions Or OK! I'm a Computer but not your PC

To many of The Questions
"By Default"
is my only answer!

Whether your question is at least one of the following:
Why don't you love me?
Why dont you dance?
Why dont you laugh?
or
any other tens of Questions
That we don't have time for them right now!

براي خيلي از سوال ها
"By Default"
تنها توضيح من است!

خواه سوال تو حداقل يكي از گزينه هاي زير:
چرا منو دوست نداري؟
چرا نمي رقصي؟
چرا نمي خندي؟
يا
ده ها سوال ديگر باشد
كه اينجا مجالش نيست!

Saturday, September 06, 2008

733
Not to be a Teacher, nor the Cheater

A dumb Girl acts to the most tragic situations of her life,
like its as much Funny!

According to the fact that I'm kilometers away now!i

دختر احمق، تراژيك ترين موقعيت هاي زندگي اش را هم
به مسخره مي گيرد!

نشون به اون نشون كه من الان كيلومترها دورترم!

Thursday, September 04, 2008

732
Famous Meaningless Italic Words

Some Call
To Have called
That I called
To be Calling Each other

Some Call
To have called
That I called
To be given The Call

Some things mean something, Like calling
Some things Just mean Nothing, Like calling

بعضي تماس مي گيرند
كه تماس گرفته باشند
كه تماس گرفتم
كه تماس گرفته باشيم

بعضي تماس مي گيرند
كه تماس گرفته باشند
كه تماس گرفتم
كه تماس گرفته باشم

بعضي چيزها معني دارد مثل تماس گرفتن
بعضي چيزها معني ندارد مثل تماس گرفتن.

Tuesday, September 02, 2008

731
And The Girl you knew the night before

Those Nights, When you come back home from a wedding ceremony
All Drunk and Exhausted
you take off your coat
untie your tie a little
you unbutton the first 2 or 3 buttons of your shirt,
taking off your shoes
and your pants
you lie down in bed in that sloppy condition, thinking.

Now Imagine years later
on a night like this
there is a woman added to this whole thing
which you are watching each other,
with all those looks
and all the smiles,
Meanings,
fears
and Puzzles...

After a while,
lights are off and some other things afterward...
Up to this, everything is generally total and normal.

The difference starts on the morning, the day after!

To Me,
On That Morning,
I'm the one who gets up earlier
Sneaks out the bed
Stares at what he's just done.

I wont be staring in any mirrors
I'd not say a word
I'll just look
I'll Just
be Looking.

I know all these.
Cuz I Know all about myself
Its just me
and all the wedding ceremonies
are totally unspeakably inconvenient to me.i

شب هايي كه از مراسم ازدواج بر مي گردي
مست و خسته
كت ات رو در مياري
كراواتت رو شل مي كني
دو سه تا دكمهء‌ بالاي پيرهنت رو باز مي كني
كفش هاتو مي كني،
شلوارت رو در مياري
و در اون وضعيت شلخته دراز مي كشي توي تخت، به فكر كردن.

حالا فرض كن سال ها بعد
در يك شب ديگر مثل اين
به تمام اين ها
يك زن در اون طرف اتاق اضافه شده باشد
كه در حال نگاه كردن به همديگر هستيد،
با تمام نگاه ها،
با تمام لبخند ها،
معنا ها،
ترس ها،
و معما ها...

بعد از مدتي
چراغ ها خاموش مي شوند و بعضي چيزهاي ديگر...
تا اينجا همه چيز خيلي نرمال و كلي اند.

تفاوت ميان آدم ها از صبح فردا آشكار مي شود!

براي من،
آن صبح فردا،
من اوني ام كه زودتر از خواب بلند مي شود
آرام از تخت خارج مي شود
خيره مي شود به آنچه كه همين الان انجام داده است.

در هيچ آينه اي نگاه نخواهم كرد
حرفي نخواهم زد
فقط نگاه مي كنم
فقط
نگاه مي كنم.

من تمام اين ها را مي دانم.
من خودم را مي دانم.
اين منم
و تمام مراسم هاي ازدواج
به طرز ناگفتني اي براي من ناراحت كننده است...

Monday, September 01, 2008

730
i[Shitting, Grunting]i

Its like The More things The Land Iranians step upon has
the more they face that shortage!
I Mean The Biggest Oil Wells and Fuel crisis!
Largest Gas Wells and Gas Crisis at Winter!
2500 years of history and civilization, and total lack of civilized people!

And even now that we All step into shit all together everyday
Think we have to stop consuming food
which is not an unexpected matter
according to the dumb economic processes!

We Just Get Used to it!
as we always do!i

مثل اين است كه روي هر چيزي نشسته باشي
دچار كمبود آن هستي!
نفت و بحران بنزين!
گاز و كمبود گاز در زمستان!
2500 سال فرهنگ زير خاك، و بي فرهنگي!

حالا هم كه همه با هم در گه نشسته ايم
بايد در مصرف غذا صرفه جويي كنيم
كه با توجه به روند مسائل اقتصادي
چيز دور از انتظاري نيست!

عادت مي كنيم!
Quick Navigation: Home - Facebook - Twitter - Last.fm